::لبیک::

محفل عشاق

::لبیک::

محفل عشاق

::لبیک::

اللهم صل علی محمد(ص)وآل محمد(ص)وعجل فرجهم...

پیام های کوتاه
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ فرهنگی» ثبت شده است

سلفی گری...

جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۴۴ ب.ظ

پدیده سلفی (Selfie) یا واژه‌های معادل آن «خودگراف»یا «از خودعکس گرفتن» یک پدیده نو است که گسترش فراوانی در سطح جهان پیدا کرده است. اصطلاح سلفی اولین بار در سال ۲۰۰۵ توسط ریچارد کرایوز در مقاله«راهنمای چگونه عکس بگیریم»استفاده شد. و بعد با اضافه شدن هشتگ #Selfie موجی همه گیر در شبکه‌های اجتماعی به وجود آورد. موجی که همچنان بزرگ و بزرگتر شد و همه را در خود جای داد.

حال روش عکسبرداری به سبک سلفی، به سراسر جهان سرایت کرده است. علاوه بر گردشگران و سیاستمداران، حتی فضانوردان و پاپ نیز به این شیوه از خود عکس می‌گیرد.تکنولوژی روز نیز به سرعت دستگاه‌های موبایل، لب‌تاپ و تبلت‌ها را با این نوع عکاسی مجهز و ارتقاء داده است. تنها با قرار دادن یک کلید با نام سلفی، مدل دستگاه‌ها به یک مدل برتر و گران‌تر تبدیل شد و موج خریدار را به سوی خود جلب کرد.لغتنامه آکسفورد ، لغت سلفی را در پایان سال ۲۰۱۳ به عنوان لغت سال اعلام کرد. میزان استفاده از این لغت از ابتدا تا انتهای سال ۱۷۰۰۰ درصد رشد داشته و همچمان ادامه دارد. واژه ابداعی که چند سالی بیشتر از عمرش نمی‌گذرد، کاملا شناخته شده است و کمتر کسی وجود دارد که معنی‌اش را نداند.

زمانی نه چندان دور همه در دنیای اینترنت دوست داشتند غریب و پنهان باقی بمانند. افراد برای چت کردن و ایمیل‌های خود اسم‌های عجیب و غریب و یک هویت‌ جعلی انتخاب می‌کردند. این کار نشان از این داشت که آدمی میل به دیده نشدن و در سایه ماندن دارد.حال زمان ابراز وجود علنی فرا رسیده است. توجه به منیت و ابراز وجود علنی که دنیای اینترنت و تکنولوژی خالق و مسبب آن است، کم کم در کاربران و سایرافراد جان می‌گیرد. ابراز وجود و توجه به منیتی که سالیان سال در بیشتر جوامع به نوعی ناهنجار یا خارج از عرف بوده و هست. عرفی که  توسط تکنولوژی روز در حال شکسته شدن است و این حیرت‌انگیز است.

دکتر «امین قانعی راد» جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت گویی که با روزنامه شرق داشت رواج این پدیده را ناشی از فرایند رو به گسترش  عمومی شدن عرصه های عمومی دانسته و «دیده شدن» را مهم ترین انگیزه جوانان  در استفاده از عکس های سلفی معرفی می کند:« جوانان ما احساس می‌کنند دیده نشده‌اند و همه‌جا نادیده گرفته شده‌اند. از یک طرف هم قبلا شرایطی بود که می‌پذیرفتی دیده نشوی، منظورم شرایط فرهنگی و سیاسی سنتی‌تر و اقتدارگرایانه‌تر است. این در شرایطی است که کنترل اجتماعی زیاد بوده است. در شرایط کنترل اجتماعی شدید فکر می‌کنید نباید فردیت خود را مطرح کنید. یعنی این کار غیراخلاقی است که من در مقابل کلیت خانواده و سازمان و جامعه خودم را مطرح کنم. به‌تدریج مرحله‌ای پیدا می‌شود که آدم‌ها احساس می‌کنند باید در جامعه وارد شوند و مشارکت داشته باشند. این سیاست حضور با یک نوع سبک زندگی آمیخته شد. آن سبک زندگی اجازه می‌دهد که شما علایق خود را بروز بدهید و خجالت نکشید. فقدان شرایط مشارکت اجتماعی، شرایطی را رقم زده است که فرد در شبکه‌های اجتماعی خود را بروز دهد».

حال بیشتر شبکه‌های اجتماعی که قبلا با عکس‌ها و نام‌های جعلی پر بود، حال با عکس‌های سلفی و نام‌های اصلی و پر از اطلاعات شخصی پر شده است. عکاسی سلفی، جدیدترین شکل ابراز وجود و منیت در دنیای مجازی است. حتی عکس‌های سلفی نیز در همین زمان اندک در حال تغییر ماهیت است و این تغییر و تحولات چنان با سرعت روی می‌دهند که کسی را یارای توقف و تفکر نیست.

سلفی هم مانند هر پدیده‌ای فراگیر دیگری در دنیای امروز، به سرعت تبدیل به مد شده است و خیلی‌ها را که هنوز از چیستی و چرایی‌ آن اطلاعی ندارند، به دلیل مد روز بودن درگیر ساخته است. بعضی از افراد برای اینکه نشان دهند از غافله این مد عقب نیستند و در جریان آخرین تحولات و اتفاقات دنیای مدرن قرار دارند، بدون داشتن علاقه‌ای به فردیت یا به نمایش گذاشتن زندگی روزانه خود در شبکه‌های اجتماعی، تند و تند از خود عکس سلفی گرفتند و و روی شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته و یا می‌گذارند.

برای بعضی ها هم سلفی حکم یک زبان یا رسانه را دارد برای ثبت خاطرات. برای بعضی ها صرفاً پیروی از یک مد است و آن چه بین همه دلایل مشترک است این است که سلفی محصول رشد فردیت در جامعه است.  ما از خودمان زیاد عکس می گیریم اما از این همه تصویر کم خاطره داریم، در حالی که در گذشته کم عکس می گرفتیم اما هر کدامش دنیایی از خاطره برای ما بود.

سلفی گرفتن نیز همچون سایر پدیده های مدرن برای ما ایرانیان با عوارض نامطلوب همراه بوده است.در  چند سال اخیر شاهد بودیم که گاهی این میل به دیده شدن و ثبت خاطره به ویزه در محافل و اماکن عمومی به خلق صحنه های نه چندان خوشایند بدل شده است. اصرار به عکس گرفتن با برخی چهره های معرفو نمونه ای از این اتفاقت است که معمولاً با دلخوری یکمی از دو طرف پایان می پذیرد. افراط در ثبت لحظات حساس و ظاهرا تاریخی! نیز گاه  منجربه خلق صحنه های عجیبی می شود که بیش از هر چیز لزوم فرهنگ سازی در استفاده از فناوری های نوین را گوشزد می کند. شهریور ماه امسال بود که در جریان مراسم تشییع مرحوم سیمین بهبهانی  برخی از مشایعت کنندگان در حالی که زیر تابوت شاعر فقید را گرفته بودند با تلاش و تقلایی غریب قصد گرفتن عکس سلفی با تابوت تازه درگذشته را داشتند! حرکتی ناخوشایند ومشمئز کننده ای که قطعا در قاموس و فرهنگ جامعه ما نمی گنجد.

در استفاده از فناوری های نوین ارتباطی نباید تنها منتظر اقداماتی همچون تدوین  پیوست فرهنگی، فیلترینگ هوشمند،تشکیل کارگروه های تخصصی و… از سوی دولت ونهادهای متولی ماند. این ما هستیم که می بایست با اتکا به آیین های ملی و دینی خود شیوه های مطلوب ثبت خاطرات و ایجاد لحظات شیرین برای خود و دیگران را بیاموزیم. شیوه هایی که باعث شود هم عکس های زیادی از رویدادهای به ظاهر معمولی داشته باشیم و هم خاطراتی پرتعداد اما به یادماندنی.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۳ ، ۱۲:۴۴
امیرحسین سعیدیان

قرن بیستو یکی...

جمعه, ۱۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۴ ب.ظ

در نتیجه یکی‌به‌دوهای انتقامجویانه ما الان کودکانی داریم که از سن پنج سالگی در برنامه‌های کودک در معرض آموزه‌های دیپلماتیک قرار می‌گیرند و درک سیاسی‌شان روز به‌روز بالاتر می‌رود.
الان کودک چهارساله داریم که اگر مادر یا پدرش هرشب با لحن قصه‌گو سرمقاله کیهان را برایش نخوانند تا صبح شیون می‌کند و نمی‌خوابد. حتی اگر دو، سه خط آخر سرمقاله را هم به گمان اینکه دیگر خوابش برده نخوانند بچه بلافاصله در خواب لب ورمی چیند و بغض می‌کند. کودک چنان پای برنامه کودک با سیاست درهم‌می‌آمیزد که قبل از ثبت نام در کلاس اول به پدرش می‌گوید: «بابا من که قراره آخرش دانشجوی ستاره‌دار بشم... خب چه کاریه؟ بذار از همین الان برم یه کاری یاد بگیرم.»
با ادامه این روند هیچ بعید نیست در آستانه انتخابات مجلس آینده و رقابت اصولگرایان و اصلاح‌طلبان برای کسب آرای اکثریت، در برنامه خاله شادونه هم شاهد چنین تحرکاتی باشیم:

خاله: کی از همه تندروتره؟
بچه‌ها: من من من من.
خاله: کی اصولش‌گراتره؟
بچه‌ها: من من من من.

ما وقتی هفت، هشت سالمان بود ظهرهای جمعه از دیوار راست بالا می‌رفتیم و بزرگترهایی که می‌خواستند استراحت کنند را عاصی می‌کردیم. اما بچه‌های الان طوری بار آمده‌اند که ظهر جمعه می‌افتند یک گوشه و رادیو را می‌چسبانند به گوششان. آنها در حین گوش دادن به مناظره‌های سیاسی-اقتصادی در حالی که با اشاره دست از بزرگترها می‌خواهند آرام‌تر گل یا پوچ بازی کنند،‌ سر تکان می‌دهند و به هم می‌گویند: «دیدی چی گفت؟! داره زمینه گرون شدن بنزین رو می‌چینه.» کودکان این دوره و زمانه دیگر به زمین خوردن شخصیت‌های کارتونی نمی‌خندند و تنها برای کمدی‌های عمیق سیاسی ریسه می‌روند. آنها در مدرسه از حضور رئیس سازمان محیط زیست در گفت‌وگوی ویژه خبری دیشب صحبت می‌کنند و زنگ‌های تفریح به جای گرگم به هوا، "لابی" بازی می‌کنند. لذا در بحث کاهش سن رای‌گیری به هفت سال به لحاظ شعور و پختگی سیاسی رای‌دهندگان، جای هیچگونه نگرانی نیست.

به تازگی در لالایی‌های آخر شب رادیو و تلویزیونی کودکان هم می‌توانید رگه‌هایی از تسویه حساب‌های سیاسی پیدا کنید. گفته می‌شود قرار است در تیتراژ برنامه قدیمی رادیویی «شب بخیر کوچولو» هم تغییراتی ایجاد شود: «گنجشک لالا، قورباغه لالا، بهت ندادن، سبد کالا.»

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱۴ آذر ۹۳ ، ۱۲:۲۴
امیرحسین سعیدیان

سبک زندگی؛بازی

چهارشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۲ ب.ظ

اگر دنیای مدرن را بخواهیم به درختی تشبیه کنیم؛ریشه‌اش اومانیسم (نشستن بشر به جای خدا)، تنه‌اش جامعه مدنی و میوه‌اش سبک زندگی غربی است. محصولی که در فیلم‌ها، سریال‌ها، انیمیشن‌ها و خصوصاً بازی‌های رایانه‌ای، ترویج می‌شود. از جمله مهم‌ترین بازی‌هایی که به ترویج روش زندگی آمریکایی می‌پردازند، مجموعه بازی‌هایی است که بازسازی یک زندگی غربی می‌باشد. در این بازی‌ها کاربر کارهای روزمره (خوردن، خوابیدن، سرکار رفتن، مدرسه یا دانشگاه رفتن، روابط جنسی، استراحت و...) را بر اساس سبک زندگی آمریکایی تجربه می‌کند. رفتن یا دعوت کردن به پارتی، چگونه یافتن دوستان غیر هم جنس و بسیاری نکات دیگر در این بازی‌ها به کاربر آموزش داده می‌شود. از نکات جالب این گونه بازی‌ها، این است که کاربر را در این بازی به همه کار وادار می‌کند، ولی دین، عبادت و... هیچ نقشی در این بازی نداشته و حتی یک‌بار هم در طول بازی کاربر به عبادت مشغول نمی‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۴:۳۲
امیرحسین سعیدیان