خاطرات حاجی2
شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۱۷ ق.ظ
پست:2
همیشه به حال خود غبطه می خورد و می گفت:
وقتی در جبهه ها هستیم و می ایستیم مقابل خالق و محبوب خویش و دستمان را به طرف خدا می بریم،انگار که وجود باریتعالی را در آن نقطه تجسم می کنیم.اما وقتی وارد شهر میشویم نمازمان هم شهری می شود.البته نمازهای او در جبهه طولانی و همراه با حال و اشک بود.
پایان پست2
سلام.قسمت شده دارم میرم زیارت حضرت معصومه.نائب الزیاره همگی هستم.حلال کنید.
۹۳/۰۶/۲۲