قرن بیستو یکی...
در نتیجه یکیبهدوهای انتقامجویانه ما الان کودکانی
داریم که از سن پنج سالگی در برنامههای کودک در معرض آموزههای دیپلماتیک
قرار میگیرند و درک سیاسیشان روز بهروز بالاتر میرود.
الان کودک چهارساله داریم که اگر مادر یا پدرش هرشب با لحن قصهگو سرمقاله
کیهان را برایش نخوانند تا صبح شیون میکند و نمیخوابد. حتی اگر دو، سه خط
آخر سرمقاله را هم به گمان اینکه دیگر خوابش برده نخوانند بچه بلافاصله در
خواب لب ورمی چیند و بغض میکند. کودک چنان پای برنامه کودک با سیاست
درهممیآمیزد که قبل از ثبت نام در کلاس اول به پدرش میگوید: «بابا من که
قراره آخرش دانشجوی ستارهدار بشم... خب چه کاریه؟ بذار از همین الان برم
یه کاری یاد بگیرم.»
با ادامه این روند هیچ بعید نیست در آستانه انتخابات مجلس آینده و رقابت
اصولگرایان و اصلاحطلبان برای کسب آرای اکثریت، در برنامه خاله شادونه هم
شاهد چنین تحرکاتی باشیم:
خاله: کی از همه تندروتره؟
بچهها: من من من من.
خاله: کی اصولشگراتره؟
بچهها: من من من من.
ما وقتی هفت، هشت سالمان بود ظهرهای جمعه از دیوار راست بالا میرفتیم و
بزرگترهایی که میخواستند استراحت کنند را عاصی میکردیم. اما بچههای الان
طوری بار آمدهاند که ظهر جمعه میافتند یک گوشه و رادیو را میچسبانند به
گوششان. آنها در حین گوش دادن به مناظرههای سیاسی-اقتصادی در حالی که با
اشاره دست از بزرگترها میخواهند آرامتر گل یا پوچ بازی کنند، سر تکان
میدهند و به هم میگویند: «دیدی چی گفت؟! داره زمینه گرون شدن بنزین رو
میچینه.» کودکان این دوره و زمانه دیگر به زمین خوردن شخصیتهای کارتونی
نمیخندند و تنها برای کمدیهای عمیق سیاسی ریسه میروند. آنها در مدرسه از
حضور رئیس سازمان محیط زیست در گفتوگوی ویژه خبری دیشب صحبت میکنند و
زنگهای تفریح به جای گرگم به هوا، "لابی" بازی میکنند. لذا در بحث کاهش
سن رایگیری به هفت سال به لحاظ شعور و پختگی سیاسی رایدهندگان، جای
هیچگونه نگرانی نیست.
به تازگی در لالاییهای آخر شب رادیو و تلویزیونی کودکان هم میتوانید
رگههایی از تسویه حسابهای سیاسی پیدا کنید. گفته میشود قرار است در
تیتراژ برنامه قدیمی رادیویی «شب بخیر کوچولو» هم تغییراتی ایجاد شود:
«گنجشک لالا، قورباغه لالا، بهت ندادن، سبد کالا.»